۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۹ فروردين
معرفی بندرانزلی

بندرانزلی یکی از مهم‌ترین شهرهای گردشگری، از مراکز مهم اقتصادی و یکی از قطب‌های ورزشی در ایران است. مردم انزلی گیلک هستند و به زبان گیلکی سخن می‌گویند. این شهر دارای اولین و بزرگترین بندر ایران در سواحل جنوبی دریای خزر (کاسپین) است و در استان گیلان واقع شده‌است. شهر انزلی پس از مرکز استان (رشت) یکی از متراکم‌ترین شهرهای ایران از لحاظ تراکم جمعیت محسوب می‌شود.

موقعیت جغرافیایی بندر انزلی با بررسی های زمین شناسی، حدود 15000 سال پیش، جزیره ای از سطح آب دریای کاسپین، سربرآورد که بعدها به نام انزلی نامیده شد و بعنوان مهمترین بندر سواحل جنوبی دریای خزر و ایران معروف گردید. این جزیره براثر فعل و انفعالات جوی و سایر عوامل طبیعی ، به صورت حالیه از دو قسمت انزلی و غازیان شکل گرفت و کانالی بین این قسمت ایجاد گردید، که آب چهاررودخانه از شرق ( سوسر روگا - پیربازار روگا - راست خانه و نهنگ روگا ) و یک رودخانه از غرب ( شنبه بازار روگا ) از طریق آن به دریا وارد می گردد . بندرانزلی، در منطقه جلگه ای و ساحلی در طول جغرافیائی 49 درجه و 28 دقیقه و عرض جغرافیائی 37 درجه و 28 دقیقه واقع شده است و ارتفاع آن از سطح دریا منهای 26 متر می باشد.

حدود انزلی: از شمال به دریای کاسپین، از جنوب به تالاب انزلی، از مشرق به خمام و رشت، از مغرب به منطقه طوالش و شهرستان رضوانشهر متصل است. مسافت تا خمام 25، تا رشت 41، تا تهران 360 کیلو متر، تا رضوانشهر 22، تا هشتپر 72 و تا آستارا 144 کیلومتر می باشد.

آب و هوا :آب و هوای بندر انزلی معتدل مرطوب ساحلی بوده که در فصول مختلف سال شرایط آب و هوای مطلوبی را دارا می باشد. میزان بارندگی شهرستان بسیار بالا بوده به طوری که سالیانه متوسط 1892 میلی متر بارندگی دارد. بیشترین بارندگی در ماه های شهریور و مهر با 440/9 میلی متر گزارش گردیده است. میزان رطوبت نسبی سالیانه به طور متوسط حدود 71 تا 97 درصد و درجه حرارت محیط زیست بین 3/5 تا 28 درجه سانتی گراد در نوسان بوده است. بندر انزلی از گذشته عنوان پر باران‌ترین شهر ایران را داشته‌است.

جمعیت انزلی: نام انزلی به پیشینه تاریخی اش در بیشتر شهرهای اروپایی شناخته شده‌است و به لحاظ وجود گمرک و ارتباط تجاری از زمان‌های دور نزد تجار ایرانی و خارجی به دروازه اروپا شهرت یافته بود و اهالی این شهر به واسطه بندری بودن، بسیار زودتر از سایر نقاط ایران با دستاوردهای غرب آشنا شدند. جمعیت شهرستان انزلی در سال هجری شمسی1370 برابر با 122/068 نفر ، بر اساس آمار سال 1385 هجری شمسی برابر با 133/134 نفر، در سال 1375 هجری شمسی برابر با 98/544 نفر، در سرشماری سال 1385 برابر با 110/643 نفر و در سال 95 برابر با 139/016 نفر جمعیت که ساکن در نقاط شهری 118/564نفر و ساکن در نقاط روستایی 20/451 نفر می‌باشد. مساحت شهرستان انزلی بالغ بر 275 کیلومترمربع می‌باشد که سهم مساحت شهری آن حدود 50 کیلومتر مربع بوده و با توجه به تمرکز جمعیت، شهر انزلی یکی از متراکم‌ترین شهرهای ایران است.

نام انزلی: شهر انزلی از روزگار باستانی تاکنون زن زلی، سین سیلی، هنزرلی، فرزه انزلی، آبادی انزلی، شهر انزلی، بندرانزلی، انزلیج، اِنزل، پهلوی و انزلی نامیده شده است. وجود خلیج انزلی که محل امنی برای پهلو گرفتن کشتی ها و ماهیگیری بوده، امکان ماهیگیری در این ناحیه، روابط بازرگانی ایران و روسیه و عوامل دیگری، که در گسترش این بندر مؤثر افتاده، آن را تبدیل به شهرک و سپس به صورت یک بندر مهم درآورده است. از 1314 ﻫ.ش نام آن به شهر یا بندر پهلوی تغییر داده شد و مورد توجه دولت وقت قرار گرفت.

 نام این شهر پس از پیروزی انقلاب اسلامی دوباره به بندر انزلی تغییر یافت. روس ها، شهر انزلی را «زن زلی» یا «سین سیلی» می نامند، که به زبان روسی پیشین به معنی «بمان» یا توقف کن است و با انزل به معنی «فرود آمدن» تقریباً همانندی دارد.

بعضی بر این باورند که در گذشته های دور، انزلی محل روییدن «لی» و «سوف» بوده که هر دو از گیاهان کناره تالاب انزلی می باشند، از این رو این محل را «هنزرلی» خوانده اند و اندک اندک «انزلی» شده است.

 از میان تعریف‌های مختلف که درباره واژه «انزلی» وجود دارد قابل قبول‌ترین معنی «انزل به معنی لنگر» انزلی = لنگرگاه است. لنگرگاه را در گذشته فرزه می خواندند که در آثار اسلامی به صورت فرضه آمده است و نام چهار فرضه کنونی انزلی، یادگاری از واژه فرزه است. پس از این که مردم به انزلی مهاجرت کردند و در این محل به طور دایم ساکن شدند و در عین حال برکنار دریا نشسته و جلوترین فرزه کنار دریایی هم بوده است، به نام «فرزه انزلی»، «آبادی انزلی»، «شهر انزلی» و «بندر انزلی» سرشناس شد.

گویند یونانیان به بندر «انزلوس» می گفتند و این واژه به زبان پهلوی برگشته و انزلگ شده است. عرب ها آن را انزلج کردند. بعضی می گویند مرداب و گنداب به یونانی «انزلیا» و «انزلوس» است که به مرور زمان تبدیل به انزلی شده است.

بعضی بر این باورند که چون کادوسیان با آریاییان پارسی روابط خوبی داشتند و در لشکرکشی های هخامنشی توانمند بوده و از خود شایستگی نشان می دادند، از این رو به افتخار کوروش بزرگ، نام دروازه نواحی مسکونی خود را در دریای مازندران «انزان» و «انشان» نامیدند و واژه «انزلی» دگرگون شده انزان است.

آدام الئاریوس در سفرنامه خود، از این شهر به نام «اِنزل» یاد کرده، می نویسد:

در دریای خزر یک جزیره دیده می شود به نام اِنزل در کنار فرابات، که چراگاه های زیبا و چند کلبه چوپانی دارد.

اشتغال: در گذشته شغل اکثریت مردم بندر انزلی صیادی (ماهی‌گیری) بوده‌است. امروزه نیز تعداد زیادی از مردم شهر به مشاغل مربوط به صید ماهی، دام بافی و ماهی فروشی مشغول هستند.

اداره شیلات بندر انزلی، بیش از 150 سال پیشینه دارد.

برنج کاری و کشاورزی نیز از دیگر مشاغل سنتی بندر انزلی محسوب می‌شود که کماکان در روستاهای شهرستان انزلی مرسوم است.

با توجه به وجود اداراتی نظیر اداره کل شیلات استان گیلان، اداره کل گمرکات استان گیلان، اداره کل بنادر و دریانوردی استان گیلان، نیروی دریایی و کشتی سازی و با توجه به اقلیم و موقعیت جغرافیایی، بندر انزلی قطب اقتصادی و صنعت گردشگری استان گیلان و شمال کشور محسوب می‌گردد.

بهره گیری از صنعت گردشگری با وجود دریای کاسپین، سواحل ماسه‌ای، تالاب بین‌المللی انزلی، پل‌های تاریخی انزلی و غازیان، پارک ساحلی (بلوار)، کاخ موزه نیروی دریایی، موج شکن، مناره یا برج ساعت که برخی از دیدنی‌های شهر انزلی به‌شمار می‌روند و منطقه آزاد تجاری، اقتصادی و موقعیت استراتژیک شهر انزلی از لحاظ جاده‌ای سالانه موجب جذب تعداد زیادی توریست و گردشگر داخلی و خارجی است.

فرهنگ: داشتن نرخ بالای تحصیلات و ارتباط و تعامل بسیار با گردشگران داخلی و خارجی باعث رشد فرهنگی شهروندان شده‌است.

 امروزه اکثریت اهالی بندر انزلی را مسلمانان شیعه تشکیل می‌دهند و با توجه به آنکه بخشی از اهالی انزلی را ارمنی‌ها تشکیل می‌دهند، مسیحیت نیز بخش کوچکی از جامعه دینی این شهر را به خود اختصاص داده‌است. ارمنی‌ها و مسلمانان از دیرباز در این شهر ساحلی زندگی مسالمت‌آمیزی بر مبنای همکاری، همیاری و احترام متقابل داشته‌اند. این قرابت تا حدی بود که احمد نوری‌زاده بنیان‌گذار ارمنی‌شناسی فارسی و تنها شاعر غیرارمنی جهان که اشعار ارمنی‌اش در کتاب‌های کشور ارمنستان تدریس می‌شود، در این شهر ساحلی و در کنار دوستان و همسایگان ارمنی‌اش این زبان را فراگرفت و دفتردار کلیسای مریم مقدس انزلی از ارادتش به آقا سید نجفی روحانی محبوب و مردمی انزلی می‌گوید و می‌افزاید: خداوند انسان را یک نوع آفرید و همه مذاهب در نهایت برای راهنمایی انسان به خوبی‌ها آمده‌اند.

خوراک: برنج و انواع ماهی های دریا و تالاب مانند (اردک ماهی، انواع کپور، کولی، سیاه کولی، شاه کولی، سفید و) از غذاهای سنتی مردم انزلی بوده است و حتی در گذشته برای وعده صبحانه نیز از برنج استفاده می شد.

از دیگر غذاهای محلی می توان به باقالا قاتق، میرزاقاسمی، مرغ ترش، ترشه تره، کویی تره، سیر قلیه گیلانی، آلو مسمای گیلانی، اناربیج، کال کباب و ... اشاره کرد.

ماهی شور و ماهی دودی همواره به عنوان مخلفات غذاها مورد استفاده قرار می گیرند. از دیگر مخلفات می توان به زیتون پروده، انواع ترشی محلی، سیرترشی و ... اشاره نمود.

از دسرها و شیرینی هایی که از قدیم در این شهر طبخ می شدند می توان به لابه لا حلوا، رشته خشکار، کویی کاکا، سنگاسین حلوا و ... اشاره نمود.

صنایع دستی: وجود گیاهان و تولیدات مناسب مانند، چوب، بامبو، ابریشم و... در این شهرستان از گذشته تاکنون موجب شده دست ساخته های زیبا و متنوع با توجه به نیاز و مواد اولیه موجود در شهرستان ساخته شود. این ساخته ها با آداب و رسوم و سنت ها و بینش هنرمندان و سازندگان رابطه مستقیم دارد.

حصیربافی از مهم ترین صنایع دستی بندر انزلی است که بسیاری از روستاییان به آن اشتغال دارند. انواع حصیرها که توسط زنان بافته می شود، عبارت اند از: لی حصیر، کلیور حصیر، سیمی حصیر یا غازیان حصیر، آبکنار حصیر و چندین نوع دیگر ... که در گذشته کف پوش خانه ها را تشکیل می داد زیرا مانع رطوبت می شد و از حصیر برای پوشاندن دیوار (تکیه گاه) و سقف نیز بهره می بردند. از پوست دباغی شده گوسفند نیز به عنوان زیرانداز استفاده می شد. در حال حاضر، زیراندازهای متداول مانند، فرش، گلیم، جاجیم و... به کار می رود. از مواد اولیه حصیر، در بافت سایبان، کلاه، زنبیل، سفره، گمج دانه یا گرکه و... استفاده می کنند. بافت حصیر هندسی و رنگی است و بسیاری از آنها جنبه تزیینی دارند و برای فروش به بازار عرضه می شوند که طرفداران بومی و غیر بومی دارد. در سال‌های اخیر، صنایع دستی زیرمجموعه‌ی حصیربافی مانند مرواربافی و بامبوبافی نیز در استان گیلان رونق گرفته است.

صندوق های مخصوصی به نام بولاکی، که ارمغان روسیه است، از دیگر صنایع دستی چوبی بندر انزلی است که در اندازه های مختلف از چوب نراد ساخته می شود و سطح آن به وسیله فلز و گل میخ ها تزیین شده است. کاسه، قاشق، ملاقه، بشقاب و... از وسایل چوبی پرطرفدار این شهرستان است.

مروارید بافی بافت اشیا از ساقه های تازه گیاهان یا ترکه است. این ساقه های تازه را خارج از استان تهیه می کنند و سبدهای میوه خوری و کیف و... می بافند.

بامبوبافی از دیگر صنایع دستی بندر انزلی است که با شرایط محیط طبیعی این منطقه ارتباط مستقیم دارد. بامبو یا نی خیزران در اطراف تالاب انزلی می روید و ارتفاع این گیاه به 10 متر می رسد. قطر آن را به اندازه های مورد دلخواه تقسیم کرده و از طول آن را برش می دهند و سپس در آب می خیسانند و آن را نرم و انعطاف پذیر ساخته و وسیله مورد نظر خود را با بافت های زیرورو، شش ضلعی، شعاعی، حصیری و خورشیدی می بافند و عرضه می کنند.

- روشنائی برق قبل از سال 1279 خورشیدی به عنوان اولین شهر در ایران که دارای روشنایی گردید.

- گمرک بندر انزلی، دارای پیشینه‌ای بیش از 300 سال است.

- اداره شیلات بندر انزلی، بیش از 150 سال پیشینه دارد.

- اولین بلدیه در ایران که اکنون بنام شهرداری مستعار است در این شهر تأسیس گردید 1276 هجری شمسی.

- آموزش و پرورش قبل از سال 1271 خورشیدی و اکابر شبانه آن هم دروس دبیرستانی قبل از سال 1290 خورشیدی اولین شهری که بعد از تهران صاحب اولین دبیرستان دخترانه شد.

- چاپخانه قبل از سال 1286 خورشیدی.

- بهداری قبل از سال 1276 خورشیدی که به وسیله بلدیه اداره می‌شد.

- شیر و خورشیدی سرخ (جمعیت هلال احمر) 1304 خورشیدی.

- تلفن قبل از سال 1277 شمسی و پست و تلگراف نیز جلوتر از بسیاری شهرهای ایران.

- نظمیه (شهربانی) قبل از سال 1286 خورشیدی.

- راه‌آهن حدود سال 1269 خورشیدی در یکی از روستاهای انزلی.

- هواشناسی قبل از سال 1280 خورشیدی.

- اولین پل متحرک ایران 1314.

- سردخانه نخستین بار در انزلی و حسن کیاده.

- اولین سردخانه صنعتی 1290 به منظور نگهداری مواد غذایی در بندر انزلی ساخته شد.

- اولین خطوط هوایی در بندر انزلی به وجود آمد در زمین معروف به زمین طیاره. اولین پرواز در ایران از بندر انزلی به تهران و سپس به اصفهان صورت گرفت.

- اتومبیل برای اولین بار در انزلی مشاهده شده‌است 1279 هجری شمسی.

- اولین کارخانه سوسیس‌سازی 1317 شمسی.

- اولین کارخانه چوب بری و لیمونادسازی، تصفیه خانه نفت، برنجکوبی در این شهر راه‌اندازی شد.

- اولین سالن نمایش تئاتر و اولین استودیو فیلم‌سازی به همت ابراهیم مرادی اولین کارگردان سینمای بلند ایران

- اولین نشریه ورزشی در ایران توسط پهلوان عزیز وکیل منفرد پدر ورزش گیلان و مؤسس سومین باشگاه ورزشی ایران، باشگاه گیو بندر انزلی در سال 1339 ه‍. ق.

- اولین روزنامه اختصاصی زنان در گیلان به‌نام «نِسوان‌شرق» توسط مرضیه ضرابی در سال1304هـ. ش در بندر انزلی منتشر گردید.

یکی از بنا های با شکوه و تاریخی بندرانزلی عمارت شمس العماره بوده است که متاسفانه به علت بی توجهی مسئولین امر به دست حوادث سپرده شدفتا این بنای زیبا در مقابل برف و باران ، باد و بوران، کولاک و رطوبت تنهای تنها، بماند تا هرچه زودتر به زانو در اید و تسلیم مرگ و نابودی گردد.

این بنای جالب و زیبا، که روزگاری سمبل بندرانزلی بوده و چشم همه شخصیت های داخلی و خارجی را که از این بندر عبور می کردند، خیره کرده بود و در سفرنامه ها و دفاتر خاطراتشان، به مختصر یا مفصل به توصیف آن می پرداختند،چرا نابود شد؟ چرا بی رحمانه به دست حوادث گرفتار آمد؟

آیا فقط عوامل طبیعی باعث از پای درآمدنش گردید؟ آیا در سراسر دنیای پهناور فقط بندرانزلی بارانی و مرطوب است؟

پس چگونه ملل دنیا که آب و هوای مرطوب تر از انزلی دارند آثار صدها بلکه هزاران ساله خود را حفظ می کنند؟

پاسخ به این سوالات آسان است زیرا آنها به آثار بازمانده از نیاکان خود افتخار می کنند آنها به فرهنگ و تاریخ خود ولو با قدمت کوتاه باشد توجه کامل دارند و به آن می بالند و برای حفظ آنها غیرت و اهمیت نشان می دهند.

جلوی هر عامل تخریب کننده را چه طبیعی و چه انسانی با عقل خود و همت والای خود همچون جان شیرین حفاظت می نمایند.زیرا هدفشان زنده ماندن فرهنگ و تاریخشان در پهنه گیتی می باشد.

متاسفانه و هزاران بار افسوس که امروزه از عمارت شمس العماره ، این بنای زیبا و دیدنی که روزی افتخار بندانزلی بوده است، جز عکس هائی در بسیاری از کتابها و سفرنامه های ایرانی و خارجی آثار دیگری باقی نمانده است.

امروزه دیگر اثری از شمس العماره زیبا نیست.حتی جای آنرا نسل حاضر نمی داند کجا بوده است. همانطوریکه نام و نشان و محل تعدادی از باستیان ها ، قلعه ها،برج ها و حمام های تاریخی که فنا شده اند را نیز نمی دانند.

تاریخ ساختمان

((ناصرالدین شاه)) در سفرنامه اش می نویسد:

(چهار ساعت به غروب مانده وارد انزلی شدیم، منزل ما در برجی است که به حکم ما، وزیر خارجه در زمان حکومت خود در گیلان بنا کرده بعد به توسط میرزا محمد حسین که از جانب مرحوم نظام الدوله نایب الحکومه گیلان بود به اتمام رسید و حالا هم جزئی کاری دارد که معتمدالملک تمام خواهد نمود).

((میرزا حسین فراهانی ))که در سال 1302 هجری قمری ((1263 شمسی-ن)) از انزلی عبور کرده می نویسد:

(این عمارت در زمان حکومت میرزا سعید خان وزیر امور خارجه به گیلان حسب الامر بنا شده و ناتمام ماند،میرزاحسین خزانه که از جانب معین الملک نظام الدوله به حکومت رفت به اتمام رسانید و قدری ناتمامی هم داشت که در زمان حکومت معتمدالملک مشیرالدوله به اتمام رسید و غالبا اکبرخان بیگلربیگی مباشر ساختن این عمارت بود).

با توجه به مراتب بالا برای اینکه تاریخ دقیق ساختمان تعیین گردد بررسی کوتاهی می نمائیم.

رابینو می نویسد:

در فوریه 1870 میلادی 1287 هجری قمری 1249 شمسی-ن که ناصرالدین شاه از گیلان دیدار به عمل آورد مجدالدوله را از حکومت گیلان برکنار و حکومت این ناحیه را به میرزا سعید خان وزیرامورخارجه سپرد،این شخص از طرف خود میرزاعبدالوهاب خان نایب الوزاره را که بعد ها ناصرالدوله لقب یافت به گیلان فرستاد).

با توجه به اینکه تاریخ شروع ساختمان در سال 1870 میلادی برابر 1287 هجری قمری 1249 شمسی بوسیله ناصرالدین شاه داده شد.

رابینو در ص 154 ولایات دارلمرز ایران می نویسد:

(شمس العماره در سال 1288 هجری قمری ساخته شد که به نظر میرسد دقیق ترین زمان احداث این ساختمان می باشد.

مشخصات شمس العماره

ناصرالدین شاه می نویسد:

این برج پنج مرتبه است جمیع مراتب از هر طرف ایوان و غلام گردش دارد و بنای آن تماماً از آجر و سنگ و گچ است.مگر همان غلام گردش ها که از چوب منقش است.

جمیع اسباب و اثاثیه لازم از فرش و صندلی و میز و وسایل و چراغ خوب در اینجا موجود و آماده است.

(چشم انداز این برج از چهار سمت بسمت دریاست).

در زیرنویس ص 366 سفرنامه کارلاسرنا (مردم و دیدنیهای ایران) آمده است:

(ناصرالدین شاه بعد از بازگشت از سفر اروپا در انزلی از کشتی پیاده شد او که از منظره ی عالی انزلی از فراز برج حیران شده بود گفت : (که در هیچ جای دنیا چنان منظره ای ندیده است. در حقیقت هم منظره این مکان شکوهمند است)).

چگونگی تعمیرات

در ص 3 روزنامه حبل المتین چاپ تهران شماره 20 مورخه 8 ربیع الثانی 1325 هجری قمری 21 مه 1907 میلادی(( خرداد 1286 شمسی ن)) آمده است.

(از همراهی های انجمن ملی و معاونت وطن پرستان باغ عمارت دولتی شمس العماره که به حالت افتضاح باقی بوده، نه دری داشت نه دروازه، نه حصاری داشت و نه لوازمات دیگر از ده روز به این طرف در نهایت عجله بناء و نجار و عمله مشغول تعمیرات عمارت مزبور هستند هم خود عمارت که محتاج به تعمیر است مرمت می کنند و هم حصار باغ را به طرح تازه از خشت و چوب بطور شبکه درست نموده اند.

عوامل تخریب شمس العماره

اگر بخواهیم درباره چگونگی انهدام این عمارت با شکوه به بررسی بپردازیم سخن به درازا می کشد لذا به منظور روشن شدن قضیه به مطالب زیر شاره می نمائیم:

(به یاد روزنامه نسیم شمال چاپ رشت و مقاله پرسوزش در پیرامون بنا های تاریخی گیلان و بی توجهی مردم به این آثار ارزشمند افتادم، دریغم آمد آن مقاله را بازنویس نکنم که در شماره 58 مورخه 22 شوال 1327 هجری قمری آمده است:

((... اهل انزلی دیدند چها کردند. آنچه مبل و اسباب در عمارت بود بلژیکی ها در میان اجزای گمرک تقسیم کردند.آینه های سنگی قیمتی را درخانه اجزاء خود دیدم، آنچه گچ بری قدیم بود،جناب مسیو برچیده جعبه زده برد. اهل انزلی دیدند،حرف نزدند،گرچه حق داشتند زیرا که دود هیزم استبداد ایران را تاریک کرده بود.

باری، با هزار ترس و وحشت از زیر دیوار شمس العماره خراب گذشتیم، به یکی از وطن خواهان رسیده سئوال نموده که شمس العماره کی خراب شده؟

در جواب آهی کشید،فرمود،البته آلات بیکاره و رنگ و روغن ظاهری بیش از پنج سال دوام ندارد، در همین ایام چند روزی به شدت باریدن گرفته، شمس العماره بواسطه طمع ((مسیو هانسیس)) چون فقط دارای رنگ و روغن ظاهری بود طاقت نیاورده یک طرفش بکلی از باران ریخته خراب شد، این نمایشگاه وطنی ، این بنای قدیمی که در واقع جلب انظار اجانب را در این سر حد معظم می نمود. به همت ((مسیو هانسیس)) برداشته شد که با صد هزار تومان هم به حال اول بر نمی گردد. از آثار و اسباب این عمارت فقط قرائت خانه مبارکه نجات در باغ شمس العماره مشهود افتاد...

پس از ترور ناصرالدین شاه کاخ شمس العماره مورد بی مهری قرار گرفت در نگهداری آن دقت لازم به عمل نیامد و چون احساس فرو ریختن بنا ، به اداره مالیه گیلان دستور تعمیرات لازم داده شد. در این زمان مالیه مملکتی توسط بلژیکی ها اداره می گشت و هایسنس نامی هم مسئول مالیه گیلان یا کارگزار و رئیس گمرک بود.از وضع نابسامان و بی اعتنائی دولتیان و ترس مردم بهره برداری کرده و چنانچه در مقاله نسیم شمال آمده در عوض تعمیر، گچ بری را دزدیده و اثاثیه قیمتی را به عده ای از اجزاء مالیه فروخت یا بخشید و تعمیرات را هم آنچنان سرسری انجام داد که بالاخره بنیان کاخ نگهداری آن را نپذیرفت و از هم پاشیده شد.

 
 
 
تاریخ:
1400/11/16
تعداد بازدید:
818
منبع:
Powered by DorsaPortal