به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن به سراغ دو نفر از همکاران آزاده مان در شهرداری بندر انزلی رفتیم و مصاحبه کوتاهی با آنها تهیه کردبم

ضمن عرض سلام خدمت شما آزاده عزیز وعرض تبریک یه مناسبت سالروز ورود اولین گروه آزادگان لطفا خود را معرفی کنید

راسخ : من وحید راسخ متولد ....

به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن به سراغ دو نفر از همکاران آزاده مان در شهرداری بندر انزلی رفتیم و مصاحبه کوتاهی با آنها تهیه کردبم

ضمن عرض سلام خدمت شما آزاده عزیز وعرض تبریک یه مناسبت سالروز ورود اولین گروه آزادگان لطفا خود را معرفی کنید

راسخ : من وحید راسخ متولد فروردین 1346 هستم .در تاریخ 67/4/21 درمنطقه زبیدات به اسارت دشمن درآمدم. مدت اسارت من 2 سال و چند ماه بود و در شهریور1369 به ایران بازگشتم.

لطفا نحوه اسیر شدن خود را توضیح دهید

 راسخ : اواسط تیر ماه در منطقه ای که از دید عراقی ها بسیار حساس بود این منطقه به شکل نعل بود که اگر  یک طرف نعل حفاظتش می شکست کل منطقه بدست عراقی ها می افتاد و این اتفاق افتاد  وما به همراه عده زیادی اسیر شدیم.البته تعداد زیادی از سربازان ما از شدت تشنگی در همین منطقه به شهادت رسیدند.

لطفا یک خاطره از دوران اسارت تعریف کنید.

راسخ : خاطره تلخ یا شیرین؟ البته برای ما که همه اش تلخ بود به جز آزادی.تقریبا 2 روز بعد از اینکه اسیر شدیم ما را درون یک سیلو انداختد هوا بسار گرم بود و همه تشنه بودیم عراقی ها  بعد ازچند روز می خواستند به ما آب بدهد اما آب را درون بشکه ها نریختند بلکه آب را با فشار زیاد روی زمین پاشیدند و اسرا از شدت تشنگی به سمت آب دویدند و این در حالی بود که عده ای زیر دست وپا ماندند و از شدت فشار و گرما به شهادت رسیدند واین صحنه غم انگیز هیچ وقت از خاطرم نمی رود.

در انتها آقای راسخ گفتند به جوانان امروز نمی توان خرده گرفت چرا که تفکر امروز و خواست ها ونیاز های جوانان امروز کاملا با آن زمان تفاوت دارد.

 گزارش با آقای امجدی نیز یه زودی ارائه می شود.